اسم
تعریف
اسم کلمهای است که میتواند مستقیماً نهاد جمله باشد و برای دلالت بر شخص، حیوان، شی یا مفهومی به کار میرود.
تقسیمات اسم
اسم عام و اسم خاص
اسم عام، اسمی است که بر همه افراد و اشیاء و مفاهیم دلالت کند و بین همه آنها مشترک باشد (مانند «کتاب»، «مرد») و اسم خاص، اسمی است که تنها به یک فرد یا شی اشاره دارد و همه را شامل نمیشود (مانند «فرزام»، «بیستون»، «ایران»)
اسمهای خاص را به چهار دسته میتوان تقسیم کرد:
- اسم مخصوص انسانها: مانند «سهراب»، «مهتاب»
- اسم مخصوص حیوانها: مانند «رخش»، «شبدیز»
- اسم مخصوص اماکن مختلف جغرافیایی مانند «آسیا»، «ایران»، «اهواز»
- اسم مخصوص اشیائی که بیشتر از یکی نیستند: مانند «انجیل»، «تخت طاووس»، «کوه نور»
اسم خاص را جمع نمیبندند، مگر در مواردی که مقصود از آن مثال یا مانند و نوع باشد : ایران در کنار فردوسیها و سعدیها و حافظها پرورده است. که مقصود همان فردوسی و سعدی و حافظ است و در حکم اسم عام میباشد و توسط ها جمع بسته میشود. این نوع جمع بستن در ادبیّاتِ فارسی نیز به چشم میخورد:
فریدونان زِ ره مرکب برانند | به جز گاوان در این وادی نمانندعطّارِنیشاپوری |
یوسفان از رشکِ زشتان مخفی اند | که ز عدو خوبان در آتش میزیندمولوی |
اسم ذات و اسم معنی
اسمهایی که به صورت مستقل در خارج از ذهن وجود دارند و محسوس و قابل دیدن هستند را اسم ذات میگویند (مانند «گل»، «مرد»)و اسمهایی را که به صورت مستقل در خارج از ذهن وجود ندارند و وابسته به حضور دیگری هستند را اسم معنی میگویند (مانند «زیبایی»، «دلاوری»).
اسم ساده و اسم مرکب
اسمی که دارای یک بخش است و نمیتوان آن را به دو یا چند بخش معنیدار تقسیم کرد را اسم ساده میگویند (مانند «نام»، «انسان») و اسمی که از دو یا چند بخش معنیدار تشکیل شده است را اسم مرکب میگویند(مانند کتابخانه : کتاب + خانه).
معرفه و نکره
اسمی که برای شنوده یا خواننده آشنا باشد را معرفه میگویند. مثلاً در جمله «مداد را به علی دادم»، «مداد» و «علی» معرفه هستند، چون خوانده «علی» را میشناسد و میداند که از کدام «مداد» صحبت میشود.