آنـاتـومـی ابـدومـن (کالبد شناسی شکم) ۵۰۹۳۱۱۵۳۰۷۹
آنـاتـومـی ابـدومـن (کالبد شناسی شکم)
پیشگفتار
فَلْینْظُرِ الانسانْ مِمَّ خُلِق (طارق ۵)
“انسان باید در خلقت خویش بیندیشد و بنگرد تا به عظمت خالق پی ببرد .”
آغاز و اساس دین شناخت خالق است . و کمال معرفت خدا گرویدن به او و یگانه و بیهمتا دانستن او است . و کمال توحید انجام عمل خالص فقط برای رضای اوست .
هر علمی که نتیجه اش شناخت خالق و معرفت به عظمت بی نهایت خداوند نباشد علم حقیقی نیست . علوم حقیقی علومی هستند که یا بطور مستقیم به شناخت هستی بخش منجر می شوند و صاحب آن علم را عالم نامند . همانند علوم اسلامی و دینی و قرانی . و یا بطور غیر مستقیم وجود خالق را اثبات کرده و به شناخت خالق می رسند . و این نوع علوم را فضل گویند و صاحب آن را فاضل نامند . همانند علوم طبیعی و دانشگاهی . اما غیر از این دو علوم مادی دیگری که مفید فرد و جامعه نیست و نهایتاً در جهت منافع فردی و سودجویی و گمراهی بشر است اصولاً علوم حقیقی نیستند . همانند شعبده بازی و سحر و جادو و آنچه موجب لهو و لعب و لغویات است . و انسان را از تکامل و تقرب به خدا دور میسازد .
هدف نهایی از خلقت انسان پس از معرفت به وجود و قدرت لایزال الهی و درک الطاف و رحمت خداوند مهربان با عبودیت آفریدگار است . عبادت آگاهانه همان معرفت به عظمت مقام هستی بخش و فراگیری دستورات والا و رستگار کننده حضرت حق و تمسک ایمانی و شکر حق به همراه عمل صالح و مورد رضای باری تعالی می باشد . و با این آگاهی و عمل صالح انسان به کمال می رسد .
ادارک اهمیت نفخه روح الهی در سرشت بشر و مقدس شمردن و مراقبت از آن از مسئولیت های انسان کامل است . شناخت بدن و روح انسان چنانچه از ژرفای وجود باشد ، می تواند انسان را به سوی معرفت وجود خالق گیتی سوق دهد . حفظ امانت ها و ودیعه های مقدس خداوند در وجود خود از وظایف انسان برتر است . و انسان برتر شدن خود از جمله اهداف خلقت بشر است . تا زمانیکه نهایتاً تمام هستی او به هستی بخش عالم امکان بازگشت نماید . « اِنّا لله وُ اِنّا اِلَیهِ راجِعوْن»
خدا کند علم را برای کمیت ها و شهرت ها و مقامات فانی و دنیای دانی و برتری جوییهای حیوانی نیاموزیم . بلکه تلاشمان آن باشد که علم را برای خشنودی او بجوئیم . و هدفمان فقط خور و خواب و راحتی خودمان نباشد . بلکه به دیگران هم بیندیشیم و دستگیر آنها باشیم . و به جرأت می توان اقرار کرد که بشر به نسبتی که به دیگران میاندیشد و در راه آزادی انسانهای دیگر از یوغ فقر و ظلم و جهل و گمراهی ها می کوشد انسان است . و این نوع تفکر و تلاش توفیق الهی را می طلبد . که همگی خواستار آنیم .
باشد که در فراز و نشیب زمانه جایگاه حقیقی خود را بشناسیم و به پویندگی خود ایمان آوریم و از کتاب خدا و الگوهای چهارده گانه بی همتا هماره الگو برداری کنیم . چرا که رستگاری نهایی از صراط مستقیم آن جاودانگان می گذرد .
آناتومی شکم
حدود شکم
شکم یا ابدومن بخشی از تنه در زیر دیافراگم می باشد که تا مدخل لگن امتداد دارد .
- جدار فوقانی شکم سطح تحتانی عضله دیافراگم یا حجاب حاجز می باشد .
- حد تحتانی شکم سطح قراردادی است که از مدخل لگن عبور می نماید .
- مدخل لگن : از عقب به جلو شامل اولین مهره ساکرال (خاجی) (۱S) که به آن پرومونتوریوم یا دماغه گویند و بالهای ساکروم که زائده عرضی آن هستند و مفصل ساکروایلیاک (خاجی لگنی) دو طرف ، خط قوسی و خط شانه ای که این دو کنار داخلی استخوان هیپ می باشند . بین دو خط قوسی و شانه ای برآمدگی « ایلیوپوبیک » قرار دارد که محل جوش خوردگی این دو استخوان لگن است درانتهای داخلی خط شانه ای به تکمه و ستیغ و سمفیز پوبیس می رسد . سمفیز پوبیس نوعی مفصل غضروفی است که دارای دیسک می باشد . جدار های قدامی و طرفی و خلفی شکم حاوی عضلات و نیز ۵ مهره کمری در خلف می باشد .
لایه های جدار شکم
از خارج به داخل (از سطح به عمق) دارای لایه هایی است که بطور کلی عبارتند از :
- پوست
- فاسیای سطحی که دو لایه دارد ، لایه سطحی تر را کمپر یا لایه چربی دار و لایه عمقی را فاسیای اسکارپا می نامند که در زیر ناف مشخص تر است .
- سه طبقه عضلات مایل خارجی ، مایل داخلی و عرضی شکمی ، ( البته در طرفین خط وسط جلو شکم یک زوج عضلات مستقیم شکم نیز وجود دارد . )
- فاسیای عمقی جدار شکم یا فاسیای ترنسورسالیس یا عرضی که در محل های مختلف نام های گوناگون دارد. (از جمله فاسیای دیافراگماتیک ، فاسیای ایلیاکا ، لایه قدامی تراکولومبار و فاسیای لگن و …)
- بافت همبندی خارج صفاقی
- صفاق جداری شکم
نواحی استخوانی جدار شکم
در بالا و جلو غضروفهای دنده های کاذب و در خلف دنده های ۱۱ و ۱۲ می باشند و در جلو و بالا زائده خنجری استرنوم لمس می شود . در پایین و جلو سمفیز پوبیس و تکمه پوبیس در خارج آن و خارهای قدامی فوقانی خاصره و ستیغ خاصره ملموس است . مهره های کمری در خلف قرار دارند و خار آنها در پشت قابل لمس است .
مهره کمری نمونه
چهار مهره اول تا چهارم کمری از مهره های تیپیک و مشابه می باشند .
- جسم مهره : بزرگتر از مهره های سینه ای و پهن و عرض طرفین آنها بیشتر است .ارتفاع بخش قدامی تنه بیشتر از خلف آن است .
- سوراخ مهره ای: مثلثی است و بزرگتر از مهره های سینه ای می باشد ولی از سوراخ مهره ای گردنی کوچکتر است.
- پدیکل : کوتاه و قوی است . بریدگی مهره ای تحتانی عمیق تر از فوقانی است .
- لامینا : کوتاه ، ضخیم و پهن است به طرف خلف و داخل گرایش دارد .
- خار مهره : چهار ضلعی مستطیل شکل است و به سمت خلف گرایش دارد .
- زوائد عرضی : نازک بوده و به سمت خارج و خلف امتداد دارد و مشابه (جایگزین) دنده ها در قفسه سینه می باشد .
- زوائد فرعی (accessory): در بخش تحتانی زائده عرضی واقع شده است که زائده عرضی حقیقی مهره می باشد
- زوائد مفصلی فوقانی : سطح مفصلی آن به سمت داخل و خلف گرایش دارد ، زائده پستانی یا مامیلاری در کنار خلفی زائده مفصلی فوقانی قرار دارد .
- زائده مفصلی تحتانی : سطح مفصلی آن به سمت خارج و جلو امتداد دارد .
مهره پنجم کمری (۵L) : مهره غیر تیپیک است .
- زائده عرضی : کوتاه تر و ضخیم ، قاعده آنها به پدیکول چسبیده است .
- خار : کوچک و کوتاه و گرد شده است .
- جسم مهره : از تمام مهره های دیگر ستون فقرات بزرگتر است .
عناصر سطحی و استخوانی جدار شکم
– زائده گزیفوئید : درمحاذات مهره ۹T است
– سمفیز پوبیس : درکنار فوقانی پوبیس در پایین خط میانی – قدامی شکم قرار دارد .
– حاشیه های دنده ای: در بخش قدامی- فوقانی و خارجی جدار قدامی شکم قرار دارند . حاشیه دنده ای از غضروف دنده های ۷ ، ۸ ، ۹ ، ۱۰ تشکیل شده اند و حد تحتانی خارجی آن به خط میدآگزیلاری می رسد . سطح افقی که از نوک غضروف دنده ۱۰ می گذرد سطح زیر دنده ای نام دارد که در عقب از مهره ۳L عبور می کند .
– ستیغ ایلیاک : از کناره های فوقانی استخوانهای ایلیاک در بخش خارج و خلفی پایین شکم واقع شده و در بالاترین بخش ستیغ ایلیاک در محاذات ۳L و در زیر سطح ناف است .
– خار قدامی فوقانی ایلیاک (ASIS) : در امتداد سطح دماغه ساکروم واقع شده است .
– تکمه ستیغ ایلیاک : در فاصله ۵ سانتی متری خلف خار قدامی- فوقانی ایلیاک واقع شده و سطح عرضی از تکمه های ایلیاک در خلف از مهره ۵L می گذرد و این سطح را ترنس توبرکولار می نامند .
– ناف : در محاذات بین مهره های ۳L و ۴L می باشد . کمی پایین تر از نقطه میانی خط سفید قرار دارد . (خط سفید ( لیناآلبا ) بافت پیوندی رابط بین زائده خنجری جناغ تا سمفیز پوبیس است . )
– سطح ترنس پیلوریک: سطح فرضی و افقی است که در جلو از نوک غضروف دنده های ۹ عبور می کند و در خلف از زیر جسم مهره ۱L می گذرد . این سطح در فاصله بینابینی بریدگی سوپرااسترنال و سمفیز پوبیس واقع شده است و نیز به اندازه عرض کف دست از زائده گزیفوئید یا خنجری استرنوم پایین تر است و از پیلور معده عبور می کند و نیز در محاذات ناف کلیه ها و فوندوس کیسه صفرا می باشد.
– سطح ترنس توبرکولار: از تکمه های ستیغ ایلیاک و در محاذات L5 می باشد .
- سطح ساب کوستال (زیر دنده ای): از کنار تحتانی دنده ۱۰هر طرف عبور کرده و در محاذات ۳L می باشد
- سطوح قائم: دو عدد بوده ، راست و چپ و هر یک از وسط ترقوه به وسط رباط اینگوینال یا کشاله ران می رسد و خطوط میدکلاویکولار راست و چپ هستند .
نواحی ۴ گانه یا ربع های شکمی
با یک سطح قائم که همان خط قدامی- میانی است و یک سطح افقی که از ناف عبور می کند . ۴ ناحیه یا ربع از نواحی شکمی ایجاد می شود که عبارتند از : فوقانی راست و چپ ، تحتانی راست و چپ
نواحی ۹ گانه شکمی
بر اساس دو سطح قائم میدکلاویکولار یا لترال (خارجی) و دو سطح افقی ترانس پیلوریک (۱L) و ترنس توبرکولار (L5) شکم به ۹ ناحیه تقسیم می شود .
۱ – ناحیه اپیگاستریک : بین سطوح قائم و بالای سطح ترنس پیلوریک
۲ و ۳ – ناحیه های هیپوکندریاک راست و چپ : در طرفین ناحیه اپیگاستریک و در پشت غضروف های دنده ای
۴ – ناحیه نافی یا اُمبیلیکال : بین دو سطح قائم و دو سطح افقی قرار دارد .
۵ و ۶ – نواحی لومبار و لترال راست و چپ : در طرفین سطوح قائم و دو طرف ناحیه نافی قرار دارد.
۷ – ناحیه هیپوگاستریک : در زیر ناحیه نافی و بالای سمفیز پوبیس
۸ و ۹ – نواحی اینگوینال یا ایلیاک راست و چپ : در طرفین ناحیه هیپوگاستریک قرار دارد .
موقعیت احشای شکمی
- کبد : در ناحیه هیپوکندریاک راست و اپیگاستر و کمی به هیپوکندریاک چپ می رسد و در زیر زائده خنجری استرنوم با فشار روی عضلات مستقیم شکمی شاید حس شود .
- کیسه صفرا : به خصوص فوندوس در پشت نوک غضروف دنده ۹ راست واقع شده است و این نقطه را مورفی می نامند .
- طحال : در ربع فوقانی چپ یا در ناحیه هیپوکندریاک چپ واقع شده است و در مجاورت دنده های ۹ و ۱۰ و ۱۱ چپ است و عقب تر از خط میدآگزیلاری است .
- پانکراس : در امتداد و محاذات خط ترنس پیلوریک قرار دارد . سر آن در زیر این سطح و به سمت راست ، و جسم و دم آن در بالای سطح ترنس پیلوریک و به سمت چپ می رود .
- کلیه ها : هر کلیه هنگام تنفس در حدود cm 3-2 پایین رفته و جابجا می شوند . ناف کلیه در محاذات تقریبی سطح ترنس (۱L) پیلوریک است و در حدود چند سانتی متر در خارج سطح قائم میانی است. کلیه ها در خلف، مجاور مهره ۱۲T تا ۳L هستند . البته کلیه راست کمی پایین تر است .
- معده : دریچه کاردیاک در حدود cm 5-4 در پایین و سمت چپ زائده گزیفوئید واقع شده است . دریچه پیلور در سطح ترانس پیلوریک و کمی به راست خط میانی واقع می شود .
- روده کوچک : در ناحیه نافی عمدتاً و کمی در ناحیه لومبار راست و چپ و هیپوگاستریک است .
- سکوم : در ربع راست تحتانی و یا حفره ایلیاک راست واقع می شود .
- آپاندیس : گاه در حفره لگن و هیپوگاستریک آویزان است و یا اغلب پشت سکوم و اطراف آن است. قاعده آن در تلاقی ثلث خارجی و ( دوسوم ) داخلی خطی است که از خار قدامی – فوقانی خاصره به سوی ناف می رود، قرار دارد و این نقطه را مک بورنی می نامند.
لایه های جدار شکم در خط پارامدیان (از جلو به عقب)
- پوست
- فاسیا کمپر
- فاسیا اسکارپا
- غلاف قدامی رکتوس
- عضله رکتوس ابدومینیس
- غلاف خلفی رکتوس
- فاسیا ترنسورسالیس
- صفاق جداری
لایه های جدار شکم در سطح میدکلاویکولار (از جلو به عقب):
- پوست
- فاسیا کمپر
- فاسیا اسکارپا
- عضله مایل خارجی
- عضله مایل داخلی
- عضله عرضی شکمی
- فاسیا ترنسورسالیس
- صفاق جداری
- قیمت محصول: 5000 تومان
- تعداد صفحه: 138صفحه
- فرمت: WORD
- حجم فایل: 40 Kb