منشأ عصمت
چکیده :
چه عاملی باعث شده است تا این ملکه نفسانی برای معصومین حاصل شود و آنها از ارتکاب گناهان و حتی خطا و نسیان مصون بمانند؟ در پاسخ به این سؤال اقوال مختلفی وجود دارد. اما از میان آنها نظریهای کامل و مقبول است که به دو سؤال اساسی زیر پاسخ دهد:
متن مقاله :
چه عاملی باعث شده است تا این ملکه نفسانی برای معصومین حاصل شود و آنها از ارتکاب گناهان و حتی خطا و نسیان مصون بمانند؟
در پاسخ به این سؤال اقوال مختلفی وجود دارد. اما از میان آنها نظریهای کامل و مقبول است که به دو سؤال اساسی زیر پاسخ دهد:
چه عامل یا عواملی موجب میشود تا معصومان در مقام عمل به اختیار خود آلودگیها را ترک کنند و از خطا و نسیان نیز در امان باشند؟
عامل مذکور با اختیار خود معصوم تحصیل شده یا اعطای آن موهبتی الهی است؟
برای یافتن پاسخ مناسب برای دو سؤال یاد شده، به بررسی چند نظریه درباره منشأ عصمت میپردازیم:
الف ـ نیافریدن گناه
اشاعره که تمام افعال را بدون واسطه به خداوند نسبت میدهند، معتقدند که خداوند در اعمال معصوم فعل گناه را خلق نمیکند.
قاضی عضد الدین ایجی مینویسد:
«وهی عندنا ان لا یخلق الله فیهم ذنباً».([۱])
تفتازانی (متوفای۷۲۹ﻫ.ق) مینویسد:
«ومن اصحابنا مَن قال: العصمه أن لا یخلق الله تعالی فی العبد الذنب».([۲])
نقد و بررسی
طبق این تعریف عصمت یک امر عدمی است که منجر به جبر میشود. به همین دلیل تفتازانی برای رهایی از این مشکل در شرح «عقاید نسفیه» چنین مینویسد:
«العصمه ان لا یخلق الله تعالی الذنب فی العبد مع بقاء قدرته و اختیاره».([۳])
«عصمت این است که خدا در زندگی بنده خود گناهی نیافریند، در حالیکه قدرت و اختیار او نسبت به گناه باقی باشد».
ولی باز هم مشکل جبر حل نمیشود؛ زیرا ابتدا و انتهای عبارت نقیض یکدیگرند؛ چنین تفسیری ناشی از سوء تفسیر «توحید در خالقیت» است. در حالیکه اگر در آیات قرآن و احادیث خاندان رسالت دقت میکردند، راهی جز این را بر نمیگزیدند؛ زیرا معنی توحید در خالقیت، حصر خالقیت؛ بالاصالهًْ و بالاستقلال در اختیار خداوند است نه همه نوع خالقیت؛ بلکه انسانها نیز در پرتو قدرت و توان او از خالقیتهای تَبَعی و غیر استقلالی برخوردارند.
ابوالحسن اشعری در کتاب «مقالات الاسلامیین» عقاید اصحاب حدیث و اهلسنت را به گونهای بیان کرده که با توجه به آن از تفسیر عصمت، به صورتی که تفتازانی انجام داده جای شگفتی نخواهد ماند.([۴])