شاخصه های زندگی مومنانه از دیدگاه قرآن
قرآن در باب معنای زندگی پیشنهادی ارائه میدهد که در واقع همان نظریه بیپیرایه و تحریف نشده ادیان توحیدی است که بر هدفداری کیهان و تقاضای سرشت انسان تکیه دارد. به رغم وسوسه افکنیهای داخلی و خارجی گذشته و تلاشهای مستمر، گسترده و پر هزینه جهان شکل گرفته بر اصول روشنگری و رنسانس، دیدگاه قرآن همچنان با صلابت، سلامت و قدرت در سیمای زندگی بخشی از جامعه بشری میدرخشد و به سایر انسانها نیز نوید آرامش، آسایش و سعادت میدهد.
جان هیک، خوشبینی کیهانی در اسلام را مستند به این دادههای قرآنی میداند که در اول هر سوره کلمات «به نام خدای بخشنده مهربان» تکرار شده و نامهای نود و نه گانه خداوند مشتمل است بر: حب، احسان، لطف، رحمت، بخشش، گذشت، جود، شفقت(۱)، ولی، غفار، وهاب، رزاق، صبور، کریم، ودود، محیی، عفو، رحیم، هادی و این که خداوند همه گناهان را میآمرزد(۲) و اراده او تحقق خواهد یافت، وی درباره امیدآفرینی و قدرت جهتدهی و امیدآفرینی اسلام میگوید:
«در واقع واقعیت زندگی پس از مرگ و مواجهه با خدای بخشنده اما عادل، عموماً امروز در درون اسلام در قیاس با یهودیت یا مسیحیت که هر دوی آنها عمیقاً از روشنگری اروپایی تأثیر پذیرفتهاند، نیرومندتر است. اسلام به عنوان چارچوبی برای زندگی، صخره ثبات، و استواری و سرچشمه ایمان و اعتماد میلیونها انسان بوده است که اکثراً در آنچه که اکنون جهان سوم نامیده میشود زندگی میکنند… این ثبات از اطاعت نسبت به قانون الهی ناشی میشود که به توصیه نوعی شیوه زندگی کامل میپردازد و در همان حال هنگامی که انسان قصور میورزد، در انتظار رحم و شفقت خداوند است. توکل و ایمان به خداوند مردان و زنان را از مصائب زندگی نجات میبخشد.»(۳)
جان هیک در آموزههای اصیل ادیان بزرگ جهان نسبت به معنای کل حیات، نوعی همانندی را مشاهده میکند و بر این باور است که جهانبینی ادیان میتواند خاستگاه گرایشها، شیوه زندگی خاص و تعیّن هدف شمرده شود.(۴) ولی امتیاز اسلام در این است که هم اکنون به صورت عینی و ملموس مشغول ایفای چنین نقشی در زندگی مسلمانان است.
چنین مزیتی، ترسیم و تصویر هر چه بهتر نگاه قرآن را در رابطه با معنای زندگی، ضروری نشان میدهد تا انسان مسلمان با تقلید از غرب، گرفتار درد بیمعنایی نگردد.
تصور کلی معنا
در تصور قرآن نظام کیهانی در خدمت انسان است تا در پرتو ارتباط با خدا به کمال مطلوب(۵) و سعادت جاودانه برسد، به عبارت دیگر جهان به شمول سرشت انسان، وی را به سوی خدا میخواند تا زندگیش جهت پیدا کند. این فراخوانی در قالب بعثت و نبوت، شکل تشریح شده خود را بازمییابد تا فرصت سیر تعالی طلبانه برای انسان بیش از پیش فراهم آید.
این که آفرینش آسمانها و زمین و هر آنچه در آن هاست، هدفمند صورت گرفته است، در جای جای قرآن به چشم میخورد و غایتمندی و حکیمانه بودن آفرینش آنها مورد تأکید قرار میگیرد. در آیاتی، تذکر داده میشود که برخوردار زیستن انسان، جزء اهداف آفرینش هستی میباشد، و او ضمن استفاده از برکات کیهانی در جهت بهسازی زندگی این جهانی، از طریق تماشای نشانههای نهفته در متن هستی، به شناخت خداوند نایل میآید.(۶) در این رابطه مطالعه دو آیه زیر به عنوان نمونه کافی مینماید که میگوید:
«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لَأُوْلِی الْأَلْبَابِ ـالَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً وَعَلَی جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هذَا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ.» (آل عمران /۱۹۰ـ۱۹۱)