روستای دوزعنبه

500 تومان – خرید
گرچه در عرف و سیاست و فرهنگ و مطبوعات معاصر مملکت ما یک ده در هیچ مورد بهیچ وجه حسابی نمی آید ولی بهر صورت هسته اصلی تشکیلات اجتماعی این سرزمین و زمینه اصلی قضاوت درباره تمدن آن همین دهات پراکنده است که نه کنجکاوی متتعبان را می انگیزد و نه حتی علاقمندی خریداران رای و سیاستمداران و صاحبان امر را .

چرا گاهی اتفاق افتاده است که مستشرفی یا لهجه شناسی بعنوان تحقیق در لهجه دور افتاده ای سری به دهات هم زده است و مجموعه ای نیز گردآورده است ولی غیر از آنچه مربوط بمورد علاقه اوست ، نه ازمردم این دهات و نه آداب و رسومشان و نه از وضع معیشتشان چیزی در اینگونه مجموعه ها نمی توان یافت .

یا اگر می توان یافت بسیار گذرا و سرسری است . تقصیر هم از کسی نیست .

ناشناخته های این سرزمین آنقدر فراوان است که کمتر کسی حوصله می کند به موضوع حقیری بپردازد و وقت خود را صرف تحقیق در مورد یک روستا کند .

این تحقیق در مورد یک روستا است که هسته اولیه تشکیل آن امامزاده است و در میان روستاهای مجاور اهمیت خاص خود را دارد .

موقعیت جغرافیایی روستای دوز عنبه روی سراشیبی تپه ای که شیب آن از شمال به جنوب است واقع شده . در قسمت شمال این روستا روستایی به نام اسکول دره قرار دارد و در قسمت جنوب روستایی به نام آجین دوجین قرار دارد و در قسمت شرق روستایی به نام ولیان و در قسمت غرب تپه ای به نام قراول (نگهبان) قرار دارد ، دارای آب و هوای کوهستانی و سرد است و در گذشته تنها وسیله حمل و نقل قاطر و الاغ بود . و روستاییان در گذشته محصولات خود را به دیگر نقاط می بردند و لوازم مورد نیاز خود را از دیگر روستاها تهیه می کردند . در بهار به کشت و کار و کشاورزی مشغول بودند و با فرا رسیدن زمستان به پذیرایی از گاوها و گوسفندان می پرداختند و در فصل پاییر اهالی ده برای غذای زمستانه حیوانات خود انبار می کردند و در زمستان از آنها استفاده می کردند . شغل مردم کشاورزی ، دامداری و در کنار نگه داری گاو و گوسفند مرغ نیز پرورش می دادند و در گذشته که گاز وجود نداشت زنها مجبور بودند برای گرم کردن خانه و درست کردن غذا از آتش استفاده کنند به این اجاق ها که روی آنها غذا درست می کردند اصطلاحاً «کله» می گفتند «به فنحه کاو کسره ی» و ساعتها مجبور بودند که در سرما و یا گرما در کنار آتش غذا درست کنند ، برق هم نبود و از چراغ استفاده می کردند لوله کشی آب در خانه ها موجود نبود و برای تهیه آب باید به چشمه ها و آب انبارها می رفتند که بعداً به شرح آن می پردازیم . بعد از تقیه امام جعفر صادق نوادگان و فرزندان آنها به خاطر فشار دشمنان هر کدام به طرفی مهاجرت کردند که از جمله آنان یحیی فرزند امام موسی کاظم به همراه مادر و خواهرش بودند که اینها به خاطر فشار دشمنان به سمت روستای دوزعنبر کشیده شدند . در آن زمان روستای دوزعنبه خالی از سکنه بود ولی روستای مجاور به نام ولیان که در آن اربابزادگان و زمین داران زندگی می کردند .

مطالب مرتبط
تصوف چیستتصوف چیست 19 مرداد 94

دیدگاهی بنویسید.

بهتر است دیدگاه شما در ارتباط با همین مطلب باشد.